اینترکولرهای میله ای و صفحه ای دارای گالری های هوای مستطیلی بیشتری هستند که اجازه می دهد حجم بیشتری از هوای فشرده از اینترکولر عبور کند.
اما از آنجایی که این گالری ها آئرودینامیک نیستند، مقاومت بیشتری در برابر جریان هوای عبوری از هسته وجود دارد.
اینترکولر میلهای و صفحهای معمولاً مقاومتر است و میتواند فشار بیشتری را نسبت به لوله و باله تحمل کند، اما کارایی کمتری دارند.
آنها همچنین سنگین تر هستند و معمولاً افت فشار کمتری دارند.
میله و صفحه هسته های متراکم تر از نقطه نظر ساخت هستند. مدت بیشتری طول می کشد تا گرم شوند.
برخی افراد این را یک مزیت می دانند. طرف دیگر این است که آنها همچنین بعد از خیساندن گرما مدت زیادی طول می کشند تا خنک شوند.
آنها به خوبی جریان هوا را ندارند، و آنها را ناکارآمد می کند.
آنها در واقع هرگز برای کاربردهای خودرو طراحی نشده بودند.
برخی از افراد اینترکولرهای باری و صفحه ای را به دلیل محکم بودن ترجیح می دهند، اما وزن بیشتری نیز دارند.
از طرف دیگر، لوله و باله همیشه برای کاربردهای خودرو طراحی شده بودند.
آنها هوا را بهتر جریان میدهند، اما میتوانند سریعتر گرم کنند، اگرچه به دلیل جریان متقاطع بهتر، سریعتر سرد میشوند.
در خودروها، اینترکولرهای لوله ای و پره ای بسیار کارآمدتر هستند.
میشیموتو حتی طرح خود را از نوار و صفحه به لوله و باله تغییر داد.
اینترکولرهای لوله ای و پره ای پیشرفته تری هم اکنون در بازار هستند.
به آنها لوله مربع و باله می گویند و در حد وسط بین میله و صفحه و طرح های اصلی لوله و باله قرار دارند.
آنها قوی تر و سبک تر هستند و در عین حال جریان متقاطع عالی دارند.
به طور کلی، لوله و باله موثرتر هستند. با این حال، آنها به اندازه اینترکولرهای میله ای و صفحه ای مقاوم نیستند.